برزخ (مفرداتنهجالبلاغه)برزخ (به فتح باء و سکون راء) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای واسطه و حایل میان دو چیز میباشد که حضرت علی (علیهالسلام) در بیان ویژگیهای عالم برزخ و اهل ذکر از این واژه استفاده نموده است. ۱ - مفهومشناسیبَرزخ (به فتح باء و سکون راء) به معنای واسطه و حایل میان دو چیز آمده است. به همین جهت عالم مرگ را برزخ میگویند چراکه واسطه است ما بین این دنیا و آخرت. ۲ - کاربردهاآن حضرت (علیهالسلام) در مواردی از این واژه استفاده نموده است، یکی آنجا که درباره ملوک و گذشتگان فرمودهاند: «سلکوا فی بطون البرزخ سبیلا سلطّت الارض علیهم فیه فاکلت من لحومهم و شربت من دمائهم فاصبحوا فی فجوات قبورهم جمادا لا ینمون و ضمارا لا یوجدون؛ در شکمهای برزخ به راهی داخل شدند که زمین در آن، بر آنها مسلّط شد؛ گوشتشان را خورد و خونِشان را آشامید. در فراخنای قبور به صورت جماد درآمدند که نموّ نمیکنند و به صورت متاعی که پیدا نمیشوند.» دوم آنجا که امام (علیهالسلام) دربارهی اهل ذکر فرموده است: «فکانّما قطعوا الدنیا الی الآخرة و هم فیها فشاهدوا ماوراء ذلک فکانّما اطّلعوا غیوب اهل البرزخ فی طول الاقامة فیه و حقّقت القیامة علیهم عداتها؛ گویی آنها از دنیا رفته و در آخرتند و آن طرف دنیا را دیدهاند، و گویی به تمام غیبهای اهل برزخ که در طول اقامت دیدهاند، واقف گشتهاند و قیامت آمادههای خویش را از رحمت و عقاب بر آنها محقق کرده است.» ۳ - تعداد کاربرداین واژه فقط دو بار در «نهج البلاغه» آمده است. ۴ - پانویس
۵ - منبعقرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «برزخ»، ص۱۲۹. ردههای این صفحه : مفردات نهج البلاغه | واژه شناسی واژگان نهج البلاغه
|